غـــــفـــلــــت
خیلی وقتا شده بود که نمیتونستم حرفایی که تو دلمه رو به زبون بیارم.یه جورایی همه چی تو ذهنم قاطی میشد و سر و تهش مشخص نبود.یعنی سر و تهش مشخص بود ولی کسی چیزی نمی فهمید !
ولی بعدش برات یه پیامک بیاد و خیال کنی اونم درد تو رو داره و حرف تو رو زده! زودی میگی خدایا خیلی چاکریم که یار کمکی برام فرستادی..
پیامکی که خیلی بهش نیاز داشتم و احساس کردم که خدا خواسته باهاش آرومم کنه..خیلی دوستش دارم...ممنونم..
ای قاصدک از حال و هوایم بنویس
از بغض گرفته صدایم بنویس
چندیست دلم شکسته با یار بگو
یک نسخه برای دردهایم بنویس..
نوشته شده در سه شنبه 90/4/28ساعت
3:47 صبح توسط ضحی نظرات ( ) |
Design By : Pichak |