يک عمر در حوالي غربت مقيم بودآن سيدي که سفره ي دستش کريم بود
خورشيد بود و ماه از او نور ميگرفتتا بود ، آسمان و زمين را رحيم بود
سر مي کشيد خانه به خانه محله رااين کارهاي هر سحر اين نسيم بود
آتش زبانه مي کشد از دشت سبز اوچون گلفروش کوچه ي طور کليم بود
اين چند روزه سايه ي يثرب بلند شدچون حال آفتاب مدينه وخيم بود
حقش نبود تير به تابوت او زدناين کعبه در عبادت مردم سهيم بود
بي سابقه است حادثه اما جديد نيستاين خانواده غربتشان از قديم بود
آقا ببخش قصد جسارت نداشتم
پاي درازم از برکات گليم بود
سلام عليکمتسليت عرض مي کنم ايام شهادت غريب مدينه، کريم آل طاها، امام حسن مجتبي عليه السلام را خدمت شما.دعا بفرمائيد ...