• وبلاگ : غـــــفـــلــــت
  • يادداشت : بسم الله الرحمن الرحيم...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 32 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اينچنين پرده برانداخته اي يعني چه؟------------- موي خود بر کمر انداخته اي يعني چه؟
    باورت نيست که زن حجب و حيا مي خواهد؟---- دامني پاک چو گل هاي خدا مي خواهد؟
    گوهري که صدفش نيست، شود سرگردان ------ صيد گردد به کف و توطئه ي دلالان
    بي حجابي هنري نيست، شوي بي فرهنگ---- عاقبت بر چمن بي هنران بارد ننگ
    عاري از جامه بگويد چه کتابي دارد؟------------- قامت لخت، قيامت چه جوابي دارد؟
    سفره ي تن ز چه روباز نمودي اي زن؟---------- ز چه تقديم نمائي به شغال آن دامن؟
    چيست آشغال فرنگي به لبت مي مالي؟------- ز چه تقليد کني از مدل تو خالي؟
    تو مگر حجره زدي ، گوشت فروشي داري؟------ ز بنا گوش چه بر رهگذران مي کاري؟
    ساق پاهاي تو حراج چرا گرديده؟---------------- چشم ناپاک ز آرنج فراتر ديده
    خشکسالي مگر از پارچه ي مانتو خورده؟------- يا که خياط زبهر کفن خود برده؟
    يقه ي مانتو چرا پنجره اش باز آمد؟-------------- مرمر سينه مگر مايل پرواز آمد؟
    پاچه ورمال شدي خشت مگر مي مالي؟-------- يا به بازار محبت به پي دلالي؟
    اينکه امروز جواني و کني بد مستي------------- ته آزاد رهت هست عذاب و پستي
    رخ زيبا که نيازش به گريسکاري نيست---------- مصرف روژ و گريس عاقبتش بيماريست
    گوهري باش ولي در صدف و پوشيده------------ زرشناس آيد و جايت بدهد بر ديده
    گُل خلقت، شرف خويش به حراج مده----------- به گرازي که کمين کرده به تاراج مده
    هدفِ خلقتِ سرکاره هوسبازي نيست---------- به خدا خالق از اين بندگي ات راضي نيست
    تو مگر سکه ي خواري که به ره افتادي؟--------- يا مگر کمتر از آن باميه ي قنادي؟
    باميه، روي بپوشيده ز آفات و مگس------------- تو چرا لخت شدي در پي شيطان هوس؟
    کمکمک پرده دريدن ز تن گل آمد----------------- هدف(شارون و صهيون) به تکامل آمد
    آنچه شد بر همگان مايه ي رنج و حيرت--------- اينکه فرهنگ در اين جامعه شد بي غيرت
    هر چه ما مي کشيم از پوچي فرهنگ آمد------ بر سر سرو اصالت ز هوا سنگ آمد

    پاسخ

    خدا خيرتون بده همسنگر عزيز...